امان از سیاتیک و دردهای شبانه روزیش نمیدونم چرا پاییز که میشه دردش شروع میشه نه روی اون پا میشه ایستاد نه دراز کشید نه حتی درست نشست فقط راه رفتن انگار ارومترش میکنه و درد را کاهش میده اینروزا هم که لادن نیست واقعا کارها با وجود این درد سخت تر شده نیم ساعت که روی پا ثابت میایستم دیگه نمیتونم حتی درست راه برم حتما باید بشینم اونم با درد زیاد شبا که نگم دیگه چه وحشی ای میشه
.
.
دیروز با بچه ها برای تسلیت رفتیم خونه پدر لادن بگم چقدر سخت و عذاب آور بود یا میدونید ؟!خدا بهشون صبر بده
الهییی طفلی لادن چی میکشه
صبر رو شاید ما برای ارامش دل خودمون میگیم ولی واقعیت اینه که مرگ عزیزان هیچچچچ وقت فراموش نمیشه و هیچ وقت زخمش خوب نمیشه فقط شاید ککککمی به نبود حضور فیزیکیشون عادت کنیم
سارا پدر منم 2 سالی سیاتیک داشت ولی بعدش خداروشکر خوب شد فقط یادمه که تند تند حوله گرم میکردیم و براش میذاشتیم اما داروهاشو یادم نیس
چون خیلی کوچیک بود شاید کلاس 4 ام اینا
امیدوارم توهم هرچی زودتر از دردش خلاص شی
همینطوره پیشاک جان
.
منم مدتی بود خبری ازش نبود اما نمیدونم چی شد که یهو درداش شروع شد تا بخوادم به شرایط عادی برسه یکی دو هفته طول میکشه
سلام سارا جان
از وبلاگ پیشاگ با وبلاگ شما آشنا شدم
خودمم وبلاگ دارم اما سالهاست به دلایلی نمی نویسم دیگه
الان دارم آرشیو شما رو میخونم
میتونم پسورد رو داشته باشم ؟؟؟
سلام الی جان
بله براتون گذاشتم