متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۳۹۱

بالاخره وامی که قرار بود شنبه واریز بشه دیروز واریز شد 

.

دیروز خیلی  خیلی روز شلوغی  بود و خیلی بدو بدو داشتم

‌.

مساله سرویس بهداشتی حل شد پدربزرگ پسرم توی ۴ /۵ ساعتی که کار تعمیرات طول کشید تمام مدت خونه ما بودن براشون توی قوری چای با هل و بهارنارنج دم کردم با کشمش های خونگی  خیلی دوست داشتن ۳ ۴ تا چای خوردن و یه مشت کشمش ریختن توی جیب کتشون  تمام مدت هم برام تعریف میکرد از این ور و اون ور و کلی حرف زدن  برام 

.

پ.ن: 

ظاهرا عروسی دختر عمو به ۱۰ خرداد منتقل شده البته فعلا در حد حرف هست تا ببینن شرایط پدرشون چجوریه هنوز که بستری در بیمارستان هستن و ملاقات هم ندارن به علت شرایط عفونتی و اینا 

با دختر عمو که حرف میزدیم تو گروه میگفت چونکه قرار بوده فردا عروسی باشه من همه وسایل شخصی و لباسهام را منتقل کرده بودم به خونه خودم حالا گرفتاری شدم یه پام خونه خودمه یه پام خونه بابام و بیمارستان ( میخواست لباسها و وسایل شخصی را برگردونه به خونه پدری اما همه بهش گفتن شگون نداره حرفای قدیمی هاست دیگه ...) 

.

اینطور که پیداست قراره دیگه شنبه ها خر نباشه 

نظرات 7 + ارسال نظر
پیشاگ دوشنبه 7 خرداد 1403 ساعت 11:35

سلام بر سارای عزیزم
از پیوند وبلاگم اومدم اینجا و کلی خوندمت
برای عموت خیلییی متاسف شدم و امیدوارم واقعا براشون معجزه ای رخ بده
در مورد اون مسئله سرویس خوب همسایه درست میگفت چون خرابی تو واحد شما بود باید پیگیری میکردی ولی اینکه همسایه جاریته داستان عوض میشه و غریبه که نبود میتونست خودش بره بگه از همون اول
جاریت دیده کاری به کاریشون نداری خواسته یه شیطنتی بکنه دلش تنگ شده بوده تو ببخش
وامم که مبارک باشه و نوش جونت
خیلی زیاد هوای دختر عموتو داشته باش اینروزا
منم نزدیک عروسیم بابام سکته کرده بود و واقعا فک میکردم بدبخترین ادم دنیا منم
عاموووووووو شیراز چه خوب بود خیلیییی کیف کردیم خیلی زیاد
بیخود نیست خودتونم اینقد خوبید

ببین کی اینجااااست پیشاگ خانم گل گلابتون
سلام عزیزدلم حال و احوال چطوره
ممنونم عزیزم ما هم واقعا امیدواریم
اره عزیزم میدونستم کار تعمیر و هزینه با منه اما پدرشوهر باید حتما اجازشو بدن و اونم اصرار که من بگم منم گفتم خب شوهرت هرروز با پدرش هست بهش بگه ...اره شاید از همین زاویه بوده
مرررسی
دلم واقعا برای دخترعمو میسوزه اون از عروسیش اینم پدرش کاش کاری از دستمون برمیومد ولی از حکمت های خدا چیزی نمیدونیم
ای جااااانم قدمتون رو چیشامون خیلی خوش اومدید شیراز با اومدن ادمهای باحالی مثل شما قشنگتر میشه خوبی از خودتونه عزیزم خودتون درجه یک بودید که بهتون خوش گذشته و خوشحالم که خاطره خوبی ثبت شده

قره بالا شنبه 29 اردیبهشت 1403 ساعت 21:30

شیرینی موخوام

رو جفت چشمام

ویرگول جمعه 28 اردیبهشت 1403 ساعت 21:14 http://Haroz.blogsky.com

به به، بزن دستو مبارکه وام خانوم
امیدوارم برات برکت داشته باشه و زیاد و زیادتر بشه (ما می گیم بچه کنه و زیاد بشه )

آخیش دستشویی هم درست شد خدا رو شکر. حرصم گرفته بود از دست جاری خانوم

به قول شاعر جیغ و دست و هوراااا
مرررسی امیدوارم فکر کنم این از موارد زاد و ولد مورد استقبال هستش
.
اره واقعا خیلی تو فکرش بودم ...جاری خانم

آبگینه جمعه 28 اردیبهشت 1403 ساعت 13:48 http://Abginehman.blogfa.com

سلام وامتون مبارک باشه، حسابتون همیشه پرپول و بابرکت باشه
این سیفون چرا اینمدلیه! خونه ما هم مشکل از سیفون بود
وجود بزرگترای فهمیده که تجربه و وقت دارن واسه حل این مشکلات خیلی خوبه

سلام ممنونم همینطور شما
اقای لوله کش گفتن همه سیفونها همینطورن چون بعد از مدتی چسب ها و درزبندی های دور لوله های توکار از بین میره و خود لوله ها پوسیده میشن نشونه اش هم تغییر رنگ لوله های روکار سیفون هست از سفید به نسبتا زرد اونوقت هست که باید چک بشن تا از نفوذ اب جلوگیری بشه
اره واقعا همینطوره

مونا پنج‌شنبه 27 اردیبهشت 1403 ساعت 17:52

سلام
خوبی؟
خیلی وقته میخوام بپرسم
ولی خجالت میکشم راستش
رضا کجاست؟چرا با شما زندگی نمیکنه؟
یعنی رفته یه زن دیگه گرفته و جای دیگه زندگی میکنه؟اما شما با پسرت تو خونه ی پدری رضا زندگی میکنی؟
تو رو خدا از سوالم ناراحت نشو
فقط چون خیلی مدته نمیفهمم شرایط رو پرسیدم
اگه دوست نداری جواب که نده هیچی
حتی تایید هم نکن

سلام
ممنون
ایشون با ما زندگی نمیکنن نمیدونم کجا هستن نمیدونم همسر دیگه ای دارن یا نه برامم مهم نیست که ایشون کجا هستن و چکار میکنن .
من و پسرم توی یکی از واحدهای منزل پدری ایشون به دلایل شخصی و خیلی مهم زندگی میکنیم که مال ما هست

ربولی حسن کور چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 ساعت 11:47 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
پس یه بخشی از مشکلات حل شدند
دیگه برای خرید لباس هم به اندازه کافی وقت دارین!

سلام
اره خدا رو شکر
نه تنها وقت کافی دارم الان شما به یک شخص پولدار کامنت دادید

تیلوتیلو چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 ساعت 11:45 https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام دوست جان
آره خیلی حرفش هست که شنبه ها خر نباشه
وام مبارک
منم وامم واریز شد ولی وقتی واریز شد فهمیدم کاری که میخوام را نمیتونم باهاش بکنم... فعلا موند گوشه حسابم تا ببینم چی پیش میاد
انشاله عموجان هرچه زودتر سلامتیشون را به دست بیارن و عروسی برپا بشه

چقدر خوب که مشکل سرویس بهداشتی حل شد... انگارحس خوب گرفتی از اون معاشرت

سلام عزیزم
اوهوم
مچکرم
ای بابا خدا رو شکر این وام من به کارم اومد
ان شاالله
.
اره واقعا .....خیلی زیاد پدربزرگ پسر ادم خوش مشربی هستن و هم صحبتی باهاشون خیلی خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد