متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۲۰۹

مزرعه موز

یک عدد شخص مورد نظر در کنار مزرعه موز

.

.

من و لادن و سودی از دبیرستان با هم دوست بودیم کلا کلاس ما خیلی کلاس هماهنگ و خوبی بود دبیرستان ما یه ناظم داشت فوق العاده سخت گیر درباره پوشش درس معدل بچه ها و در عین بداخلاقی بسیااار همه دوستش داشتن نمیدونم چرا ولی کاریزمای عجیبی داشتن انقدر سخت گیر بودن که در ورودی دبیرستان را میگفتیم گمرک چون نمیشد به سادگی ازش عبور کرد اخرین سال دبیرستان روز معلم ما تصمیم گرفتیم به ایشون یه یادگاری بدیم خب من خط مینوشتم و یکی از بچه ها تذهیب کار میکرد داداش یکی از بچه ها خاتم کاری میکرد و دوتا از بچه های کلاس هم شاعر بودن تصمیم گرفتیم دوتا شعراز بچه ها رو با خط من روی کاغذ تذهیب دست همکلاسی و خاتم سفارشی بنویسیم از هر کدوم از بچه ها هم یه عکس سه در چهار گرفتیم و روی کاغذ چسبوندیم و هر کس زیر عکس خودش با امضای خودش یه جمله برای ناظممون بنویسه با هم دیگه پول جمع کردیم و یه دسته گل زنبق بنفش (خیلی خوشش میومد) و کیک سفارش دادیم و اون قاب بزرگ را به هر بدبختی بود قاچاقی بردیم تو کلاس که متوجه شئ  غیر عادی توی صف صبحگاه نشن به بهانه اینکه مشکلی برای کلاس پیش اومده از دخترای شعبه های دیگه خواستیم که ازشون بخوان بیان کلاس ما و وقتی اومدن و با اون صحنه جشن و اون قاب روبرو شدن برای اولین بار دیدیم چشماش چه برقی زد اون خاطره رو دیروز توی جمع بچه های کلاس تجربی شعبه a3 دوباره مرور کردیم هر چند هممون دیگه توی اون جمع نیستیم و هر سال از تعدادمون به دلایلی کم شده ولی قرار گذاشتیم ادرس خونه اون ناظممون را پیدا کنیم و دوباره براش یه خاطره بسازیم 

۲۰۸

شیراز باران میبارد و در زیباترین حالت خودش هست هوا بی نظیره و فردا اول ماه خداست  چی از این قشنگتره ؟ 

.

پ.ن:

بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا ببین که در این غم چه ناخوشم بی تو
شب از فراق تو می نالم ای پری رخسار
چو روز گردد گویی در آتشم بی تو
دمی تو شربت وصلم نداده ای جانا
همیشه زهر فراقت همی چشم بی تو
اگر تو با من مسکین چنین کنی جانا
دو پایم از دو جهان نیز درکشم بی تو
پیام دادم و گفتم بیا خوشم می دار
جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو
#سعدی 

۲۰۷

روزها میگذرن 

دچار سندروم ننوشتن هستم

هیچ اتفاق هیجان انگیزی هم نیافتاده 

دیشب ساعت ۱۱ و نیم که میخواستم نون برای صبحانه از فریز بزار بیرون متوجه شدم موجودی نون صفر شده تصمیم گرفتم یا کیک بپزم یا نون (تا الان نون را امتحان نکرده بودم) یه دستور ساده و بدون خمیر مایه داشتم که اونو امتحان کردم بنظرم خیلی خوب شد ۶ ۷ تا نون گرد خوشکل پختم و البته کوچولو یعنی اندازه یه بشقاب میوه خوری هر کدوم ....تجربه بامزه ای بود فقط انگار کمی کم نمک شده بود ...


۲۰۶

یک سفرنامه تصویری کوتاه یک روزه 

تصاویری از نوراباد ممسنی 

بوشهر بندر گناوه :

بازار ماهی فروشان گناوه:

و اما عکس آخر احتمالا خیلیاتون میدونید چیه ولی به قول بلاگر اگر تونستید حدس بزنید که چیه !؟

اینم یک سفر یک روزه 

منطقه قرمز بود و اجازه ورود و خروج به استان را نمیدادن ما هم چون منزل دختر عمو اونجا بود تونستیم به اندازه ۲۴ ساعت وارد بشیم و زود خارج بشیم بسیار خلوت بود همه جا

.

.

پ.ن:

من اسم و ادرس و نشون هیچ نوع ماهی ای را بلد نیستم زمان دانشجویی بخاطر رشته ام بلد بودم اما یادم رفته 

.

عکس اخر را حدس بزنید چیه