متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۳۸۵

عضو جدید و براق و فعلا کم صدای خانه :

دیشب یه سر رفتم فروشگاه سرکوچمون یه لوازم خانگی بزرگ هست که از قضااااا (به قول اقوی همساده) نقد و اقساط با علوم پزشکی هم کار میکنه دوتا جارو برقی دیدم که یکی اش قیمتش دوبرابر اون یکی بود و خیلی هم دلم را برده بود و گفتش نصفشو پیش میگیره و بقیه اش اقساط ۱۲ ماهه با ضمانت طلا یا چک صیادی (۱۲ فقره) ولی اون یکی دیگه رو میتونستم همون دیشب نقد بردارم و نصف این یکی قیمتش بود با حساب کتابی که کردم دیدم خییییییر امکان پذیر نیست یه قسط دیگه؛ حتی بگو ماهی ۱ تومن حتیییی ۷۰۰ تومن؛ منم جارو برقی را خیلی لازم داشتم دلو زدم به دریا و اون یکی را که مناسبتر بود برداشتم نقد و اوردم خونه دوتا عیب داره که تو ذوقم میزد یکی طول سیمش هست که ۵ و نیم متره اون یکی ۱۵ متر بود و یکی خرطومیش که عادی هست و اون یکی کنفی بود ولی خب اینم خوبه راضیم امیدوارم باهم دوستای خوبی بشیم و کنار بیایم و همدیگه رو اذیت نکنیم اون یکی را فعلا گذاشتم تا سرفرصت ببرم نمایندگیش ببینم میشه تعمیرش کرد 

۳۸۴

دهم اسفند که میشد ۵ شنبه با ورثه توی باغ قرار یه دورهمی زنونه داشتیم اما از دو روز قبلش بسیاااااار هوا سرد شده بود و خب باغ هم توی منطقه ای هست که دمای اون از شیراز چند درجه سردتره با اینکه ویلا و وسایل گرمایشی هست اما ترجیح دادن دورهمی را کنسل کنن دقیقا از عصرش بود که یکی یکی شروع شد: سه تا کرونا شدید، دختر عمویی که قراره بعد از عید عروس بشه ابله مرغان  ،خواهرزاده اش ابله مرغان، خواهرزاده های خودم و خواهرم سرما خورده و کلا ورثه پِت شدن تا همین الان که دارم مینویسم هنوز هیچکس خوب نشده فقط خدا رحم کرد دور همی کنسل شد وگرنه ما هم میگرفتیم، اوناییکه کرونا گرفتن کیش بودن و قشم و اوناییکه سرما خوردن و ابله شدن از مدرسه و مهد بچه ها گرفتن

.

پ.ن: روزهای اخر سال هست و اندکی سر ما شلوغ هست به این ها اضافه میشه کارهای خونه تکونی که صد البته هزار سال طول میکشه تا من انجامش بدم 

.

۲: بسته های پستی ام هیچکدوم نرسیدن اون سفارش از اینستا هم که چند وقت پیش داده بودم و گفتم همه میگن کلاه بردارن هیچ خبری ازش نیست پول نازنینم 

.

۳: پرده ها را شستم و اتو کردم و اویزون شدن دیوارها را تمیز کردم و قالی ها را از قالیشویی تحویل گرفتم و بسیااااااااار تمیز شدن دستشون درد نکنه اتاق ها مرتب شدن و تمیز حتی  زیر سرویس خواب و کمدها و پشتشون و دیوارهای اتاق ها،  پتوها و روتختی ها و چادرنمازها و همه شسته شدن ظرفای مهمون و اینا شسته و سلفون پیج شدن که گرد و خاک نگیرن کارای اشپزخونه ۸۰ درصد انجام شده و متاسفانه با نهایت تاثر و تاسف جاروبرقیم با صدای مهیب و بلند شدن دود ازش به ملکوت اعلی پیوست  و من الان جاروبرقی ندارم  و منتظرم سرماه حقوق و اینا بدن ببینم میتونم یکی بخرم 

.

۴: امسال قورباغه های بزرگی قورت دادم بار مالی زیادی روی من هست که امیدوارم با گرفتن این وام اخر که البته نمیدونم کی میدنش بهم  (امیدوارم وقتی بدن که بدرد بخوره )بتونم سبک کنم این بار را و دوتا از وام هایی که الان دارم قسطشو میدم تسویه کنم و فقط بمونه این وام و یه وام کوچولو که قسطش سبکه و ۴ تا دیگه بیشتر ازش نمونده 

.

و یه عالمه حرف دیگه که مجال گفتنش نیست ....