متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۲۵۶

هیچی اندازه نوشیدن یه لیوان چای سبز بعد از خستگی روزانه کیف نمیده 

کیک رنگین کمانی پختم برای تولد نوه عمو 

فردا احتمالا بارانی خواهد بود بساط اش رشته به پا کنیم کاشکی میشد روی هیزم پختش ...

۲۵۵

سوال فنی: 

وام ۱۵ میلیونی با ۶ درصد سود بصورت

۱: اقساط ۵۰۰ یا ۶۰۰ تومانی ؟ 

یا 

۲: اقساط ۱ میلیونی؟ 

در هر دو صورت سود ۶ درصده 

.

پ.ن: توانایی پرداخت هردو مورد موجود میباشد

پرداخت قسط کمتر با زمان طولانی تر یا قسط بیشتر با زمان کمتر؟؟

۲۵۴

کسیکه خودش تنش درست کرده و بحث کرده و قهر نموده و اخرشم همونکاری را که از اول میخواستیم انجام بدیم را به پیشنهاد خودش داریم انجام میدیم(انگار مجبوره مخالفت کنه!! همیشه کارش همینه)  حالا که طرف رو حسابی مورد عنایت قرار داده ولی بازم اون  طرف مهربونی میکنه و با محبت و خوشرویی باهات حرف میزنه تووووو همممممم تموووومش کن این بازی کثیف قهر و قهربازی رووووو یه ذره فقط یه ذره بفهههههمممم تازه اون ادمی که این رفتارو باهاش داری ۴ سال هم ازت بزرگتره شخص محترم ......

# منعطف و مهربان باشیم لطفااااا

۲۵۳

روز ۵ شنبه برای یه سری کارای اداری مربوط به ارث باید بریم همون دفترخونه ای که سرکوچه خونه قبلیمون هست  از یه طرف بسیااار دلم میخواد برم خونه پدری را ببینم از نزدیک و از یه طرف دیگه دلشو ندارم ....کاش میشد کارای  دفتر خونه را جای دیگه انجام بدیم ...

بعدش قراره با مامان و خواهرا بریم بازار وکیل و سرای مشیر و ناهارم بریم رستوران (با رستوران من موافق نیستم خیلی خوشم نمیاد از محیط رستوران اما خب باید تابع جمع باشم اونا دوس دارن ) حالا من زورمو میزنم که نریم رستوران 

...

حالمان چندان روبراه نیست  چونکه نمیدانم چه مرگم هست اما روبراه میشود 

اعصابم خرد و بهم ریخته هست سر یه داستان الکی و یه تنش بیخودی واقعا نمیفهمم چرا بعضیا انقدر مقاومت دارن در مورد هر مساله ای و اول همه درخواست ها ازشون" نه "هست انگار خوششون میاد و فکر میکنن با اینکار عاقل تر بنظر میان در حالیکه فقط عامل ایجاد تنش هستن  و  اخرشم همون کار را انجام میدن ها ولی با حرص دادن بقیه و مرافعه یعنی چی اینکار اخه؟؟؟؟

۲۵۲

امان از سیاتیک و دردهای شبانه روزیش نمیدونم چرا پاییز که میشه دردش شروع میشه نه روی اون پا میشه ایستاد نه دراز کشید نه حتی درست نشست فقط  راه رفتن انگار ارومترش میکنه و درد را کاهش میده  اینروزا هم که لادن نیست واقعا کارها با وجود این درد سخت تر شده نیم ساعت که روی پا ثابت  می‌ایستم دیگه نمیتونم حتی درست راه برم حتما باید بشینم اونم با درد زیاد شبا که نگم دیگه چه وحشی ای میشه 

.

.

دیروز با بچه ها برای تسلیت رفتیم خونه پدر لادن بگم چقدر سخت و عذاب آور بود یا میدونید ؟!خدا بهشون صبر بده