هفته ای که گذشت:
۱: هنوز وام را ندادن با اینکه همه کارهاشو انجام دادیم ...
.
۲: سقف کاذب سرویس بهداشتی طبقه پایین دقیقا زیر واحد ما نشتی داده و هنوز علت این نشتی پیدا نشده کف سرویس بهداشتی واحد ما رو دوباره بندکشی و عایق کردن ولی ظاهرا مشکل واحد پایین همچنان با شدت به قوت خودش باقیه جاری زنگ زد و به من گفت تو (یعنی من) به پدر رضا زنگ بزنم و بگم که اینطور شده و کسی را بیاره و مشکل حل بشه !!!!!!!!!!!
بهش گفتم که متاسفم که سقف سرویس بهداشتی شما اب میده ولی این موضوع را من به پدر رضا نمیگم و شوهر خودت(برادر رضا) با پدرش در این مورد صحبت کنه
میگه خودتون کسی را بیارید !!!!!!!!!!!!!!!گفتم عزیزم من نه کسی را میشناسم نه خونه هستم بهتره اینکار رو خودتون انجام بدید ......
واقعا نمیفهمم من به عنوان عروس خانواده ای که پسرشون خیلی راحت خودشو از همه مسولیتها و چالش های خونه و زندگی خلاص کرده و معلوم نیست کجا رفته برای خودش داره زندگی میکنه باید پیگیر کاری باشم که نه در موردش اطلاعاتی دارم نه کسی را میشناسم سرکار هستم بعد ایشون که شوهرش کنار دستشه خودش خونه هست و پدرشوهرش عموش میشه خیلی راحت میگه تو برو پیگیر باش ....اصلا واقعا خیلی عجیب هستن این خانواده ...
.
۳: شوکه کننده ترین خبر هم امروز داده شد و اونم بیماری ناگهانی و جراحی پدر عروس (عموی خودم) هست و این جراحی ناگهانی که علتش وجود یه تومور در روده بزرگ هست و مطلع شدن از نتیجه قطعی باعث شد فعلا عروسی کنسل بشه خیلی حال همه گرفته شد هیچ کسی دلش نمیخواد بخاطر اینجور مسائل عروسی ای که فقط ۷ روز دیگه مونده بود کنسل بشه خیلی خیلی شوکه کننده بود امیدوارم واقعا و از ته ته دلم که فقط یه تومور معمولی باشه و با بیماری ومشکل خاصی روبرو نشه اصلا دلم نمیخواد تجربه بیماری بابا برای کس دیگه ای تکرار بشه .....
.
هفته پر چالش و سختی بود امیدوارم زودتر حل بشن تو مغزم انواع فکرها جولان میدن ....
کاشکی شوهر منم ول می‌کرد میرفت یه جایی دیگه خسته شدم نمیکشم
ناراحت شدم براتون
سلام عزیزم
انشاله که وام را بدن ... هرچند تا قبل گرفتن یه عالمه فکر و ایده هست وقتی میگیری فقط قسطهاش برای آدم میماند
والا آدم چی بگه
حالا یه چیزی چون برای ما هم پیش اومد... جای سیفون را هم بررسی کنید
جاری جان را بگو... بزار هیچی نگم
چه خبر بدی بود
انشاله که بلا به دور باشه و خیلی زود بساط عروسی به پا بشه
سلام عزیزدلم
خودمم هیچی نگم بهتره یعنی توی یکی دوساعت نمیدونی چقدر پیام میداد و زنگ میزد اونم ساعت ۹ تا ۱۱ شب که اب میریزه از سقف خیلی خودمو کنترل کردم که بهش نگم خبببب چکار کنم مگه من لوله کشم 
واقعا درسته
.
اره لوله کشی که پدربزرگ محمد اوردن هم دقیقا همینو گفتن و گفتش به احتمال خیلی زیادی اتصالات زیر کاشی ها مربوط به سیفون بازشده یا شکسته که نشتی میده
جاری هم
.
خیلی ...من از عمورضا خیلی ناراحتم اندازه همه عمرم اما این وضعیت را برای دشمنم نمیخوام چه برسه عموم اونم دم عروسی دخترش عمیقا ناراحت شدم
سلام، اینی که میگم در مورد همسایه هاست، شما با هم فامیلید و اینکه جاریتون گفته به پدرشوهرتون بگید شاید مادر خرج ایشونن و مناسباتتون متفاوته ، ولی اگه از واحد شما نم زده ، یکی باید بیاد لوله های خونه شما رو بررسی کنه ، هزینه هم بالطبع به عهده شماست، شاید فکر کردن در نبود شما جالب نیست بیان منزلتون.
سلام
تو ساختمان ما کسی مادرخرج نیست ولی همه چیز باید تحت نظارت پدرشوهر باشه بخصوص در اینطور موارد و این مورد خاص را که به واحد پایین هم مربوط میشه برادر شوهر که هرروز پدرشون را میبینن باید بهشون بگن کسی را بیاره (ما اجازه نداریم در این طور موارد سرخود کسی را بیاریم بخصوص من)
در مورد هزینه هیچوقت مشکلی نیست اگر با من باشه پرداخت میکنم هر چقدر بشه صحبت در اینباره نیست
خودشون میدونن که در این مورد من مشکلی ندارم چون قبلا موارد دیگه پیش اومده و زنگ زدن و اجازه گرفتن و رفتن داخل واحد
سلام
امیدوارم مشکل خاصی نباشه.
اما احیانا اگه چنین اتفاقی برای من می افتاد سعی می‌کردم صداشو تا بعد از عروسی درنیارم!
سلام
واقعا منم امیدوارم مشکل خاصی نباشه
اول اینکه ازتون بدور باشه حالا من نمیدونم وخامت اوضاع و میزان اورژانسی بودن جراحیشون چقدره و ایا نمیشد یک هفته صبر کنن بعد از عروسی عمل کنن ...نمیدونم شاید نمیشده زن عمو میگفتن سه ماه هست که درد داشتن و پشت گوش انداختن ....
سلام. انشاالله خیره
سلام
انشاالله