متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۱۸۴

لطفا بجای کسی فکر نکنید بجای کسی تصمیم نگیرید و از طرف اون شخص دلتون برای خود اون شخص نسوزه ....اون هم ادم هست خودش فکر داره قدرت تصمیم گیری داره و دلش بیشتر از هر کس دیگه ای برای خودش میسوزه شما جای اون اینکارها را نکنید و بعد فکر کنید پیش خودتون که اینکارتون نهایت و اخر مهربونی و لطف به اون طرف هست ..خیر ؛اینکارتون نهایت بی رحمی و تحقیر اون ادم هست ....نمیدونم چرا به خودتون اجازه میدید بجای کس دیگه هم زندگی کنید بدون اینکه دلیل رفتارتون را بهشون بگید فقط دائم بگید اینجوری برات بهتره این کار واقعا بی انصافی هست به اونم فرصت بدید بهش بگید و اجازه بدید خودش فکر کنه تصمیم بگیره و پای عواقب تصمیم و کاری که خودش انتخاب کرده و خواسته و نه شما بایسته شما هم اگر خواستید توی اون راه بهش کمک کنید بزارید خودش ازتون بخواد انقدر جای هم زندگی نکنیم فکر نکنیم تصمیم نگیریم و اون شخص را توی موقعیت های اجباری قرار ندیم ....اگر شما فکری را میپسندی و یا کاری را دوست داری دلیل نمیشه اون فکر و کار بهترین باشه بیزحمت اینو بفهمید که زندگی مشترک یعنی اشتراک افکار و کارها و مشورت نه تک روی و جای هم فکر کردن و تصمیم گرفتن ......مرسی اه

....

پ.ن: اعصاب نمیزارن برای ادم که 

منم ادمم و حق دارم تصمیم بگیرم و حق دارم بدونم و حق نداری جای من تصمیم بگیری که چی برام بهتره  مگر اینکه خودم ازت بخوام 

#غرغرو خودتونید 

##میگذرد روزگار 

نظرات 7 + ارسال نظر
تیلوتیلو سه‌شنبه 30 دی 1399 ساعت 09:22 https://meslehichkass.blogsky.com/

چقدر حرص خوردی سارا جان
اروم باش
شما کار خودت فکر کن و خودت تصمیم بگیر و بهترین خودت را انجام بده
ایشون هم از سر دلسوزی یه سعی کرده چیزی که به عقلش رسیده را بگه... حرص نداره که...

میدونی تیلو جان طرف رفته هر کار خواسته کرده هر تصمیمی خواسته گرفته حتی بدون اینکه به من بگه و اصلا حتی روحمم خبر نداشته اونم درباره موضوعی که مربوط به من هست و بعد از مدتی که اتفاقی متوجه داستان شدم میگه اینجوری برات بهتره
اون روز دیگه انقدر حرصی شده بودم که اینجا نوشتمش که تیررو ترکشای عصبانیتم به کسی نخوره و اروم بشم و تموم شه بره ...بخصوص که دیگه کاری هم نمیتونم بکنم و حسابی دیر شده الان دیگه

ف دوشنبه 29 دی 1399 ساعت 09:17

من از روی وبت اگه تو رو بشناسم داوری کردم ولی تو از روی همین چند خط منو شناختی و منطقی نظر دادی؟
بقیه زندگیتم همینقدر عاقلانه است؟
تو عادت داری که از همه محبت طلبکار باشی؟
چیزی که من از بین حرفهات دیدم یک شخصیت بسیار دوست نداشتنی بود
حق با تو هست قضاوت مخصوص خداست گفتم شاید بدور از هیچ منفعتی بخواهی چهره خودتو از دید دیگران ببینی ولی حق ادمهایی که قابل انتقاد نیستن اینه که بهشون بگی
اخی عزیزم حق داری توخیلی ماهی چقدر دیگران بی لیاقتند که قدرتو نمیدونن
خوب با همین توهم بقیه عمرتم برو جلو خودت نتیجه اشو میبینی

من شما رو نمیشناسم فقط خواستم بدونید که داوری کردن بدون شناخت در مورد دیگران چقدر بد هست و این حس را شما هم تجربه کنید اونو برای این نوشتم که بدونم فیدبک شما چیه ....
ممنون از شما و نظرتون درباره من .... هر کس از دید خودش دیگرانو میبینه
فقط متوجه نمیشم چرا انقدر عصبانی هستید اخه

ف یکشنبه 28 دی 1399 ساعت 01:42

اینکه تصمیم گیری برای دیگران بد هست جای حرف نداره ولی خیلی وقتها خود ادم به دیگران این اجازه رو میده که براش تصمیم بگیرن اگر دقت کنی میبینی که برای ادمهای قوی ومستقل کمتر کسی جرات میکنه تصمیم بگیره
وبتو خوندم تصویری که از خودت ارائه دادی یک محتاج محبت بدون غروره که بدهکارو ول کرده واز اطرافیان طلبکاره انتظار داری چه نتیجه ای عایدت بشه احترام به نظرت؟

مرسی که وقت گذاشتید
حالا چرا انقدر عصبانی هستید شما
منم حرفای شما رو خوندم و تصویری که شما از خودتون ارائه دادید یه کسی هست که راحت دیگران رو داوری میکنه بدون اینکه درست اونها رو بشناسه و با تندی باهاشون حرف میزنه!!!

پیشاگ شنبه 27 دی 1399 ساعت 09:26

بعضیا خودشونو خیلییی کار درست میدونن و به خودشون اجازه میدن برا بقیه هم تصمیم بگیرن
والا حق داری غر بزنی گرچه که غر هم نیس واقعا
منم باشم اعصابم خورد میشه حتی احتمال اینکه زیر بار هم نرم هست ولی گاهی دیگه کاری از دست ادم بر نمیاد

اوهوم فکر میکنن مصلحت بقیه رو بهتر از خودشون میدونن حالا اگر هم این فکر رو میکنن عیبی نداره چونکه ممکنه تجربه بیشتری داشته باشه اما بگه به طرف مقابل که نقشه راهش و هدفش از اینکار چیه قبل از اینکه انجامش بده و طرف رو اگاه کنه تا اونم با توجه به موقعیت تصمیم بگیره توی اون راه بمونه و کمک کنه یا نه بهر حال اون طرف مقابل بینوا هم برای اون زندگی زحمت کشیده در اون مورد صحبت کنن مشورت کنن نه اینکه یه نفر خودش تکی بجای همه فکر کنه و تصمیم بگیره و مصلحت اندیشی کنه و بقیه به اجبار توی اون موقعیت قرار بگیرن چون وقتی متوجه موضوع میشن که کار از کار گذشته

... جمعه 26 دی 1399 ساعت 16:28

فعلا که عده ای از زبان مردم هرچه می خواهند می گویند وتصمیم هم می گیرند...

البته کنایه توی کلامتون را متوجه شدم ولی من اونو نگفتم مصلحت اجتماعی با زندگی مشترک تفاوت هایی داره بهتره همه چیز را به هم ربط ندیم

بلاگر جمعه 26 دی 1399 ساعت 12:17

الان آخر این داستان چند نفر را به چند قسمت تقسیم کردی؟(لبخند)
تقریبا مشابهشو توی پست اصرار به لطف نوشتم.
خوبه کسی میخواد کاری بکنه حتی محبت و لطف حتما با اون طرف هماهنگ کنه ، گاهی چیزی که از دیدِ ما محبت محسوب میشه در نگاه دیگران ممکنه مفهوم خوبی نداشته باشه.
سپاس از حضورم و نظرم !

نشمردمشون که قسمت بندیها هم نامساوی بود نمیدونم چی به چیه
اوهوم مشورت کنه و جای اون فکر نکنه و تصمیم نگیره و بعد هم بگه اینجوری برات بهتره ...برای کی بهتره؟ خودش ؟ یا ادمی که بجاش فکر کرده و تصمیم گرفته؟
اوهوم سپاس

دلسوختگان جمعه 26 دی 1399 ساعت 12:02 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

جملات شما مرا یاد نوشتار انداخت: تا مپرسند مگوی.. تا مخوانند نرو

شاد باشید مهربان

البته اینم جز کوچکی از حرفم بود ولی اصل حرفم این نبود
شما هم شاد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد