متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۷۳

یه لیست خرید دارم تا الان ۸۴ مورد شده همشم برای خودمه از دوسال پیش تا الان ..نمیدونم چرا پولش جور نمیشه که بخرمشون حتی یه دونه اش


۷۲

وقتی وارد بهشت بشم اولین کاری که میکنم اینه که تمام ادم ها مکان ها عطرها موقعیت ها و خاطره های دوران بچگیم رو شبیه سازی میکنم و اون دوران رو یکبار دیگه زندگی میکنم...

بنظرم خیلی زود بزرگ شدیم و هنوز یه بیست سی سالی جا داشت که بچه بمونیم و بچگی کنیم شایدم بیشتر!!

.

اینا ها رو یکی از دوستان توی پست اخر پیج اینستاگرامش نوشته بود ..و در اخر این سوال رو پرسیده بود :

شما وقتی وارد بهشت شدید چکار میکنید؟!

اولین در خواستتون چیه ؟!


پ.ن:

اولین درخواست خودم در بدو ورود اینه که بتونم دوران زندگی  نوجوانی پدر و مادرم را ببینم ..


۷۱

اقا جریان این سهام عدالت چیه؟

من سجام ثبت نام کردم

هنوز ولی برای احراز هویت اقدام نکردم و کد بورسی ندارم

ظاهرا بعد از گرفتن کد بورسی هم باید به یکی از کارگزاریهای مجری بریم و یوزر و پسوورد بگیریم تا بتونیم وارد پنل معاملات بشیم ..

خب حالا همه اینکارا هم کردیم ..

من اصلا سواد بورسی ندارم بالام جان ..

یکی نیست به من بگه بیکار بودی روش مستقیم رو انتخاب کردیا ..والا

....

امروز ظهر یک غذای خیلی بد مزه پختم خیلی هااااا

گراتن سیب زمینی

بخاطر فرزند پختمش وی بسیار این غذا را دوست دارد(ایکون مادر نمونه و فداکار و بسیاااار ایثارگر و همین صوبتای خوشکل)

من نه سیب زمینی دوست دارم اونم ابپزش نه پنیر پیتزا دوست دارم ..



۷۰

صبح اول وقت از اداره مالیات تماس گرفتن و میپرسن پروانه کسب فلان مغازه توی فلان خیابون به نام شما هست مراجعه کنید ..منو میگی ۸۰ تا شاخ دراوردم اون مغازه توی اون خیابون برای من هست اما پروانه کسب و درامدش نه به نام من هست و نه برای من هست ...چرا؟؟

اونجا یک مجتمع تعمیرگاهی بزرگ هست که برای روانشاد پدرم بوده و انحصار ورثه شده و مالیات بر ارثش هم پرداخت شده و کاراش انجام شده که اگر زمانی خواستیم بفروشیم مشکلی نباشه اما به علت های گوناگون  سند جدا نگرفتیم یعنی سند بصورت انحصار ورثه ای هست و به نام وراث جداگانه بصورت هر نفر ۱ونیم دنگ  نیست ...اونجا فعاله و دامادمون توش کار میکنه و چند نفر دیگه ما درامد اونجا را برای مادرمون در نظر گرفتیم و تمام کارهاشم با خودشون هست دامادمون اونجا رو بصورت درصدی از ما(یعنی مامان ) اجاره کردن و اون چند نفر دیگه هم همینطور از مامان اونجا رو درصدی اجاره کردن ..از طرفی من و دیکر وراث(۳ خواهر دیگه ام) مغازه های دیگه ای هم از ارث پدربه ناممون هست و ازش درامد داریم به همین دلیل بهمون برای این ملک پروانه کسب نمیدادن در نتیجه پروانه کسب اینجا رو به نام مامان گرفتیم و چون درامدش هم برای مامان هست ایشون هم خودشون مالیات بر درامد و مالیات بر اجاره رو پرداخت میکنن و کاری به ما نداره ..چرا اینا رو گفتم چون الان چند سال همین روال هست و الان یهو سر صبح تماس گرفتن اونم فقط با من اون سه تای دیگه نه حتی به خود مامان هم نه ...خانمه فکر کنم سر صبحی هنوز خوابالو بوده ویندوزش کامل بالا نیومده بود ..

....

حالا صبح زنگ زده خانم فلانی شما سالانه چقدر از این ملک مذکور درامد دارید ؟؟

گفتم هیچی

گفت اظهار نامه به نامتون هست

گفتم چون وارث هستیم

از اون یکی مغازه هم پرسید که فرمودیم پارسال مالیات رو دادیم امسال هم میدیم هر سال میدیم و خواهیم داد ...

...

فرمودند بررسی میکنیم ...

خب بفرمایید بکنید ..

اول صبحی شک میدن به ادم ..

لادن میگه دیدی لو رفتی سارا ..ای مفسد اقتصادی ای فرار کننده مالیاتی

میگم ارههه میبینی پای پرواز گرفتنم لووو رفتم بعدم نگاه مشکوکی بهش میکنم و میگم فقططط من بدونم کی منو لو داده و از پای پرواز خارجکیم منو کشونده اینجا حقشو میزارم کف دستش شما مواظب باش سمپلر نشکونی


...

پ.ن:

دیروز اشفته شدم سر یه موضوعی  تو فکرش بودم

استاد گفتن : مگه برات مهمه که دروغ گفته که اصلا درست گفته یا نگفته اصلا مگه خودش مهمه دیگه

گفتم نه اصلا

گفت پس رهاش کن نزار ازارت بده

گفتم سواله برام چرا دروغ گفت اونم این موضوعو ..چی فرض کرده منو؟ 

گفت : وقتی مهم نیست هیچیش مهم نیست حتی چرایی کارش ..خودت خوب میدونی چرا پس رهاش کن مثل همیشه ..


سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی

چه خیالها گذر کرد و گذر نکرد خوابی