متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۴۱۵

هوای شیراز این روزا عجیب سرد شده 

همین الان که با دارم مینویسم منتظرم برقکار بیاد برای درست کردن سیمکشی خط تلفنی که  قطع شده به طبع اون نت وای فای هم قطع شده اما خب ما هر ماه پول تلفن و نت را دادیم تا رانژه برداشته نشه و خط بخاطر بدهی قطع نشه از پریروز دوبار تعمیرکار اومده و نتونسته درست کنه انقدر که جعبه سیم های تلفن در هم برهم بوده بار اول خط واحد ۳ را انداخت خونه ما که خط اونا بخاطر بدهی قطع بود دیشب دوباره اومد و اینبار خط واحد ۲ را انداخت خونه ما اینبار هم خط ۲ بخاطر بدهی قطع بود (عموهای پسرم ظاهرا قبض تلفن را پرداخت نمیکنن) هربار هم ۳ ۴ ساعت کار میکرد بینوا

هر دوبار که خط وصل میشد چون بدهی داشت میگفت با ۲۰۰۰ تماس بگیرید و شماره اعلامی شماره ما نبود اما طبق معمول پیرمرد پرحاشیه(پدررضا) اصرار اصرار که نه ربطی به سیمکشی نداره و شما حتما قبض ندادید که قطع شده از ما اصرار از اون انکار بدجوری اعصاب ما و تعمیرکار را بهم ریخت انقدر که اونا جمع کردن و رفتن و گفتن دیگه محاله پاشون را بزارن اینجا 

حالا امروز دوباره رفته یکی دیگه پیدا کرده اورده :(( شاید این یکی از پسش بربیاد ....هم از پس پیرمرد هم تلفن ...پسرم که الان احضار شده پایین که وردست اوستای برقکار باشه میگفت من نمیرم باباجون اعصابمو بهم میریزه انگار من اینجا رو سیمکشی کردم که به من میتوپه ....دیگه من پسر را دلداری داده و گفتم عیب نداره بچه جان پیرمردها کم حوصله و طاقت هستن شما اروم باش ....ولی خب خودم میدونم حق داره 

.....

روز جمعه هم سشوارمون سوخت روز بعدش ایفونمون سوخت و قشنگ برای اسفند تکمیل هستیم 

اونم که از ماشین پسرم 

کارت سوختمون چرا نمیاااد ...گفتم حالا که دارم به قول شیرازیا لُندِه میدم اینم بزارم روش 

امیدوارم به همین چیزا ختم بشه و ضرر بزرگتر نشه 

.....

اها اون سرویس بهداشتی ای بود که تعمیرات کردیم اونم معلوم شد ترکیدگی لوله از واحد ۲ طبقه ۲یعنی دقیقا زیر واحد ما بوده چون دیگه قشنگ لوله ترکید و سقف خونه پیرمرد نزدیک بود بریزه ستون توی پارکینگ که عین ابشار ازش اب میریخت با اینحال بازم اومدن بالا خونه ما بررسی کردن که مبادا از واحد طبقه ۳ اب داده باشه به واحد طبقه اول  طبقه ۲ هم نه ها طبقه ۱ !!!!!!

داستان داشتیم و داریم فعلا ....امیدوارم دیگه امشب حل بشه واقعا حوصله ندارم ....نمیدونم چرا چندوقته انقدر بی حوصله هستم حتی برای خونه تکونی عید دست به هیچی نزدم هنوز 


نظرات 2 + ارسال نظر
ربولی حسن کور چهارشنبه 8 اسفند 1403 ساعت 20:46 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
به به
همین طور ادامه پیدا کنه یه نوروز تاریخی خواهید داشت

سلام
از اون تاریخی های اساسی

تیلوتیلو چهارشنبه 8 اسفند 1403 ساعت 19:51

سلام سارای مهربونم
میدونی این بی حوصلگی انگار یه ویروس همه گیر هست این روزها
کارها را انجام میدیم... پیش میریم ولی حوصله نداریم ... اونقدر کلافه که نمیدونیم چمون هست .... البته که ... ولی خب...
این تعمیرات و نگهداری خونه ها و وسایل هم انگار تمامی نداره

سلام عزیزدلم
اره متاسفانه به قول معروف چه بگویم که نگفتنم بهتر ست
اصلا تمامی نداره که هیچ هربار یه سوپرایز جدید داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد