متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۳۹۴

بالاخره عروسی ای که دوبار کنسل شده بود برگزار شد خدا رو شکر و خیلی خوش گذشت غیر از اونجاهایی که دی جی برای خودش هنرنمایی میکرد و اهنگ های ابی و معین را با صدای فوق العاده افتضاحی میخوند  

قرار بود عصر روز عروسی من برم خونه مامان چون ارایشگاه نزدیک به خونه مامان بود و از اونجا بریم عروسی موقع لباس پوشیدن دیدم ای داد  لباسم را یادم رفته از خونه بیارم حالا خونه ما وسط سنگین ترین ترافیک شب جمعه شیراز هست هم توی مسیر ورودی و خروجی شیراز هست هم تو مسیر تالارها و باغ های عروسی و باغ های شخصی هم از اون طرف به خیابونهای شب شلوغ شیراز یعنی اینجوری شد که ما۶ و نیم راه افتادیم و  ۹ رسیدیم باغ عروسی ولی خب هنوز عروس داماد نیومده بودند 

.

پ.ن: 

از من اصرار که انتخاب رشته کنه مرتب هم تمدید میشه زمانش از اون انکار که نه بمونه برای سال بعد 

.

شب عروسی از این دود های رنگی که شبیه ابر هست (یخ خشک) خیلی زیاد استفاده شد که چون من نمیدونستم حساسیت دارم بهش ریه هام تا همین الان هنوز خوب نشده با وجود امپول و قرص همچنان سرفه و تنگی نفس خفیف و گرفتگی صدا دارم 

.

نوه  اون یکی عمو که یه دختر بچه ۷ ساله هست شب عروسی از پولهایی که روی سر عروس داماد میریختن ۱میلیون و ۵۰۰ هزار تومن جمع کرده بود 

.

و در اخر : 

چقدر هواااا گررررمه 


نظرات 3 + ارسال نظر
قره بالا شنبه 26 خرداد 1403 ساعت 21:34

کاش منم تو عروسی بودم کاسب میشدم یه چیزی

شبنم سه‌شنبه 22 خرداد 1403 ساعت 06:57

سلام خدا رو شکر که خوش گذشته
ان شاا... که خوشبخت بشن
حالا بگید انتخاب رشته کنه ولی بعد دوست نداشت نره ثبت نام!
ارشد که مثل کارشناسی نیست قبول شدی نتونی سال بعد امتحان بدی

سلام مرسی
ممنونم ازتون
چی بگم والا گوش نمیدن میشناسید که بچه ها رو

ربولی حسن کور دوشنبه 21 خرداد 1403 ساعت 13:27 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
خوشحالم که بهتون خوش گذشته
میگم اون بچه نمیخواد پولهاشو بده براش نگه دارم؟

سلام
ممنون
بنظر شما بچه ای که انقدر تر و فرز هست که اونهمه پول جمع کرده میده کسی واسش نگه داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد