متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۳۶۲

همیشه این وقت از سال که میشه دلم میخواد یه بچه دبستانی داشتم میرفتم براش فرم مدرسه و کتاب و کیف و لوازم تحریر میخریدم دفترهای رنگ وارنگ و جا مدادی و کلی چیز میز ....

.

برای اولین مربای هویج پختم  همیشه زحمت پختن مربا با مامان جان هست ایشون میپزن ما خواهران کدبانو میاریم خونمون .....

البته قبلا مربای کیوی پخته بودم و چقدرررر بابا دوست داشت و قرار بود بازم براش بپزم اما فکر نمیکردم از دستش بدم و به بار دوم نرسید 

.

هوا کمی خنک شده و این مایه شادی میباشد 

نظرات 3 + ارسال نظر
ویرگول پنج‌شنبه 30 شهریور 1402 ساعت 19:57 http://Haroz.blogsky.com

خدا مامان رو براتون نگه داره الهی
حالا ناقلا خوب شد مربا یا نه؟ که صد البته کدبانویی شما

الهی آمین
خدا همه مامان ها رو حفظ کنه
میدونیییییی یه چیزی شده شباهت هایی به مربا داره آماااا اصلا مزه مرباهای مامان را نمیده
کدبانویی از خودتونه

تیلوتیلو چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 14:57 https://meslehichkass.blogsky.com/

اخه چرا اینقدر خوبی
اونقدر خوب که وقتی اسمت را توی کامنتها میبینم لبخند میزنم
چرا همش حس میکنم یه روزی یه جایی قراره دوستای نزدیک باشیم

نفرمایید خانم خوبی از خودتونه
میدونی تیلو شاید یه روزی من و تو کنار هم میشینیم پاهامون را دراز میکنیم چای مینوشیم و برای همدیگه از شیرین کاریهای نوه هامون (چونکه خاله ها هم مامان خواهرزاده هاشون هستن) حرف میزنیم

تیلوتیلو یکشنبه 26 شهریور 1402 ساعت 11:47 https://meslehichkass.blogsky.com/

خدا رحمت کنه بابای شما را...
جایگاهشون بهشت باشه
بله هوا یه کمی بهتر شده ... البته نه ظهرها... بلکه شب ها

ممنونم عزیزم
اره همینطوره ظهرها همچنان خورشید با قدرت گرما میپاشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد