دو هفته پیش پسرم یه کلاس ثبت نام کرد مربوط به رشته اش که حدود ۴۲۰۰ هزینه اش بود اما ما ۵۴۰۰ دادیم پول رو هم باباش داد توی دوتا قسط یکی ۳۳۰۰ یکی ۲۱۰۰
صبح پیام داده اون مرد که ثبت نام کلاسه تکمیل شد؟ میگم اره
میگه یه اسکرین از شهریه را برام بفرست که ببرم دانشگاه ۳۰ درصدشو پس بدن بهتون
میگم باشه
به محمد میگم رسید شهریه را ایمیل کن برای بابات میگه الان دسترسی به امور مالی اموزشگاه ندارم گفتم زنگ بزن به دوستت که باباش امورمالی اونجا هست بهش بگو برات دسترسی را ازاد کنه حالا که دسترسی ازاد شده متوجه شده که همه ۴۲۰۰ دادن فقط محمد ۵۴۰۰ داده و برای این بوده که اول محمد یه مورد اضافه دیگه هم غیر از اون کلاسا با یکی از اساتید اون اموزشگاه برداشته که ۱۲۰۰ هزینه اش بوده و پولشو پرداخت کرده ولی وقتی دیده تایمش با کلاس دانشگاهش دقیقا یه ساعت هست دیگه منصرف شده اما خب پول پرداخت شده و محمد هم پیگیری نکرده به دوستش گفت دوستشم گفته بعد از ازاد شدن دسترسی ها پول را بهتون برمیگردونن
یعنی اگر اون مرد اسکرین رسید شهریه را نمیخواست محمد متوجه مبلغ اضافه ای که داده بود نمیشد؟
با اینکار محمد و بی دقتیش و میشه گفت بی مسولیتیش باعث شده باباش فکر کنه اون حواس جمع نیست
بدم اومد که محمد چنین بی دقتی ای کرده پیگیری نکرده و حواسش جمع نبوده و خب البته اون مرد حق داره فکررکنه که به بهانه شهریه ازش پول اضافه گرفتیم منم بودم شاید فکری میشدم..
اصلا بهتره موقع ثبت نام اینجور کلاسها خودش بره پول بده ...
بخصوص وقتی پیام میداد محمد گفت بابا فکر نکنه من بهش دروغ گفتم ازش پول گرفتم ؟؟؟؟؟؟ بگو بابا شماره کارتشو بفرسته که بقیه پول را که دوستم داد بهش برگردونم من بهش گفتم بابات هیچوقت همچین فکری دربارت نمیکنه ضمن اینکه تقصیر خودته چرا پیگیری نکردی چرا حواستو جمع نکردی بچه که نیستی حالا هم خودت تماس بگیر با بابا یا پیام بده و توضیح بده چرا اینجوری شده
دیدن این چیزا منو ازار میده بچه ای که من تربیت کردم اینجور ادمی نیست که بخواد مخفی کاری کنه محمد هر وقت پول بخواد برای هر چیزی به من میگه یا حتی به خود باباش ...اینکه اون مرد دربارش اینجوری فکر کنه یا بهش نگاه کنه اذیتم میکنه( هر چند فکر نکنم ابدا اینجور فکری کنه بهرحال اشتباه پیش میاد)
البته خب محمد حقشه ها بی دقتی تاوان داره اونم مالی باید ادب بشه تا حواسشو بار بعد جمع کنه نه اینکه اگر باباش اسکرین نخواسته بود متوجه کلاهی که سرش رفته نشه تجربه میشه براش که حواسشو جمع کنه وگرنه نگاهها بهش متفاوت میشه حالا اینکه مساله خیلی کوچیکیه طرف حسابش باباشه ولی جامعه. محل کار و ادمهای جامعه با ادم شوخی ندارن سر این مساله به خودشم گفتم
این مورد کاملا و خیلی زیاد حق با اون مرد هست و من خودمو هم مقصر میدونم که چرا نپرسیدم از محمد چرا پول کلاسه انقدر زیاد شده و ازش توضیح نخواستم منم باید توی مسائل محمد خیلی مراقبت کنم
خدایا شکرت که هستی
وبلاگت برام بتز نمی شد، ارور میداد
خدا رو شکر بلاخره درست شد
الهی چه حس بدی به آدم می ده، مخصوصا که اصلا بچه حواسش نبوده خوب بنده خدا (می دونم تقصیر کاره)
می گم اصلاااااا در مغرم نمی گنجه تو شازده پسری به این سن و سال داری (چشمم کف پاش بقول مادربزرگا)
ای بابا
خیلی زیاد حسم بد بود اصلا نمیدونستم چکار کنم نه تنها حس من حتی خود محمد منم هیچ دخالتی نکردم گفتم پدر و پسری خودشون حلش کنن
.
ای جاااانم امیدوارم شدم به خودم کلاس دهم برای مصاحبه حضوری باهاش رفته بودم دبیرستانش مدیره بهم گفت خیلی خوش اومدید ولی اگر با پدر یا مادر میومدید بهتر بود تا اینکه خواهرش بیاد وقتی گفتم من خودم مامانشم مدیره کلی عذر خواهی کرد
این قدر موضوع بزرگی نیست که ذهنت رو درگیرش کردی.سخت نگیر
شاید همینطور باشه
همینکه مینویسمش دیگه کاملا از ذهنم خارج میشه و بهش فکر نمیکنم
سلام
اول شهریه را میدین بعد سی درصدشو بهتون برمیگردونن؟
نمیشه از همون اول سی درصد کمتر بریزین؟
سلام
چی بگم والا ...