متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۳۱۳

سه شنبه ۲۱ دی ماه ۹۵ ساعت ۱۰ صبح : 

سرمای همه زمستون  ها و دی ماه های بعد از رفتنت موندگار شد انگار تو رفتی همه گرماها را با خودت بردی چشماتو بستی و دیگه چشم ما هم هیچ بهاری را ندید بعد از رفتنت ما موندیم و سرماهای دی ماه و بهاری که دیگه نیومد .

شب قبلش بهم زنگ زدی و گفتی فردا میای دنبالم .نیومدی ساعت ۸ تماس گرفتن حالت بد شده بردنت بیمارستان و ....ساعت ۱۰ خونه شلوغ بود از نبودنت 

بابا جانم هزارسال هم بگذره غم نبودنت تازه هست ...

در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست .