متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۲۹۱

دیروز دختر خاله دوتا بچه هاشو اورده بود با خودش چون هوا گرم و جایی برای نشستن نبود خسته شده بودن به یکیشون که دیگه داشت غرغرش به گریه و بیتابی تبدیل میشد گفتم آیین میخوای بغلت کنم(۵ ساله و خیلی ریزه میزه هستش) گفت اره وقتی بغلش کردم بهم گفت خاله تو هم بچه داری؟ گفتم آره منم یه پسر دارم میخوای عکسشو نشونت بدم ؟ وقتی عکس محمد را توی گوشیم دید با قیافه متعجب برگشت بهم گفت : اینکه شکل باباها هست بچه نیست که 

.

.

دلبندم فکر میکرد بچه یه نفر بودن یعنی فقط همسن و سال خودش بودن تازه خبر نداره همین بچه باباطور میتونه خودش و داداششو با هم بغل کنه فکر کنم اون موقع ببیندش دیگه ویندوزش قاطی کنه 


نظرات 3 + ارسال نظر
تیلوتیلو دوشنبه 14 شهریور 1401 ساعت 15:14 https://meslehichkass.blogsky.com/

چند بار نوشتم و پاک کردم
گفتم نکنه خوشت نیاد از این حرفم
ولی از بس خودم بچه ها را دوست دارم و بچه های عزیزان را بیشتر ، اینطوری گفتم

تیلوی مهربون من اخه چرا خوشم نیاد دعای به این قشنگی رو

تیلوتیلو دوشنبه 14 شهریور 1401 ساعت 15:00 https://meslehichkass.blogsky.com/

زنده باشه این بچه ی باباطور
الهی بچه هاشو بغل کنی

عزیزمی تیلو جونم
مرسی برای دعای قشنگت

ربولی حسن کور یکشنبه 13 شهریور 1401 ساعت 08:58 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
یادش به خیر دوران بچگی

سلام
اره واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد