چی میشد الان ۷ مرداد بود و همچی تموم شده بود به خوشی و خوبی انتظار منو خسته میکنه ولی چاره ای نیست
.
دندان درد اونم دندانی که حتی عصب کشی شده پر شده مثلا درست شده اخه چراااا
.
خدا یه جوری کاری رو برام روبراه کرد که با تمام وجود بگم :پروردگار کائنااااات دمت گرررررم ...
.
خواهرم هفته دیگه اسباب کشی میکنه و میره خونه خودش بعد از ۱۰ سال اجاره نشینی و من خوشحال ترینم
سارا جون امیدوارم تا 7 مرداد این انتظار برات تبدیل به یه حس خوشایند بشه .خودت می تونی تو ذهنت تبدیلش کنی به یه انتظار دلچسب و شیرین که قراره مامان و خواهر یه سفر خوب و معنوی رو تجربه می کنن.
چقد خوشحال شدم برای خونه ی خواهر خونشون آباد و پربرکت
این دغدغه ی ذهنی هم براتون تیک خورد و حل شد
ممنونم ازتون مینا جون حرفاتون خیلی انرژی خوبی داشت
این محبت و مهربانی شما رو نشون میده دوست عزیزم
سلام
هفت مرداد چه خبره؟
سلام
روزی هست که حج تموم میشه
امسال خواهر و مامانم مشرف میشن
جمله اولتون منو یاد فیلم کلیک انداخت که با ریموت کنترل زمان رو میزد جلو !
شاید دندان طمع باشه سارا؟! (لبخند)
کاش میشد
اووووم شاید