متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۲۳۲

بابا بین زمینهاشون یه قطعه زمین ۲ هزار متری دارن که زمین مرغوبی هم هست از نظر مکانی و قابلیت تبدیل شدن به باغ داره حالا یکی از خواهرا که مستاجر هست (خودشون خواستن که مستاجر باشن چون خواهرم اندازه ما ارث نقدی داشت و میتونست خونه باهاش بخره اما باهاش مغازه خرید و الان داده اجاره و همسرش توی کارگاه بابا کار میکنه در واقع کارگاه را بصورت درصدی از ما اجاره کردن پول اجاره کارگاه را ما به مامان میدیم کامل و همه کارهاش رو هم همون دامادمون انجام میده) حالا چند روز پیش خواهرم میگفت که باید زمین ۲ هزارمتری را بفروشیم تا من سهمم را بردارم و بدم برای پول پیش خونه تا بتونم از عهده اجاره خونه بربیام شاید هم ماشینمون (ماشین خارجی دارن شاسی بلند) را بفروشیم و طلاهامم بفروشم و با سهمم از این زمین بتونم خونه بخرم ...خب تا اینجا مشکلی نیست مشکل اساسی اینه ما سه تا خواهر دیگه ۱: به پول اون زمین احتیاجی نداریم ۲: اون زمین خوبی هست ما بهش گفتیم هزارمتری را بفروش یا ۳۰۰ متری را یا زمین دیگه را که با عموهامون شریک هستیم اما اون میگه نه فقط همون زمین ۲ هزار متری ..۳: بهش گفتیم ما به پول اون زمین احتیاج نداریم الان ضمن اینکه قیمت پیشنهادیشون برای اون زمین واقعا کم هست و علنا وقتی تقسیم به ۴ هم بشه چیز چشمگیری دستمون نمیاد ولی اگر مهلت بدیم عجله نکنیم قیمتش بالاتر میره ...۴: بهمون گفت یا سهمم را بخرید یا بفروشید شما هم عوضش من براتون یه زمین ۲۰۰ متری یا ۳۰۰ متری توی زادگاهمون میخرم اما نمیتونم جای خوبش بخرم با سهمتون فقط میتونم یه جای معمولی براتون بخرم (تازه اگر همونم گیرش بیاد) ۵: به من میگفت چرا سهمتو نمیفروشی مگر دوست نداری برای خودت و محمد ماشین بخری(اخه خواهر جان کی  زمین به اون خوبی را میفروشه میده ماشییییین !!!!!!!! )خلاصه با همه این حرفها ما سه تا ناراضی بودیم اما اون گریه کرد و گفت من این پول را برای پول پیش خونه لازم دارم !!!!!! 

ما در کل قصد فروش همه زمینهای پدری را داریم اما به قیمت مناسب و حتی خوب نه هر قیمتی و عجله ای مگر اینکه پای سلامتی یا ابروی یکیمون در میون باشه 

میگه چون اعلام کردید میفروشید پس حتما باید به این قیمت که من میگم بفروشید !!!!!!! 

با اینحال ما گفتیم دوست داری بفروش کارتو راه بنداز 

اما واقعا من و اون دوتای دیگه راضی نیستیم قیمتی که میگه خیلی کمه اون الان فقط داره به پول پیش خونش فکر میکنه از طرفی اون زمین خب حق اونم هست ما پولی نداریم که سهمشو بخریم حاضر هم نیست سهمشو پای زمین دیگه ای بده بهشم گفتیم فقط ۵۰۰ متر از اون زمین سهم خودتو بفروش کاری به سهم ما نداشته باش میگه نه مشتری اونقدر نمیخواد همشو میخواد 

نمیدونم کی بهش چی گفته که یهو فکر فروختن زمین به اون خوبی افتاده تو زبونش اونم با این قیمت 

ما گفتیم ماشین خارجیتونو بفروشید (دوتا ماشین دارن) و پول پیش بیشتر برای خونتون را جور کنید اما گفت نمیخوام فقط همون زمین را باید بفروشیم !!!!

گفتیم خب چرا همون وقت با پولت خونه نخریدی مغازه که داشتیم میگه اونجوری تشخیص دادم که مغازه برام بهتره !!!!! 

الان واقعا دیگه حرفاش غیر منطقی بود به هیچ صراطی مستقیم نبود یک روند فقط میگفت اون زمین را یا بفروشیم یا سهم منو بخرید !!!!!! بخدا که اگر پول داشتم سهمشو میخریدم چند سال بعد ببینه چه ضرر بزرگی کرده شاید متوجه بشه چه بلایی سر خودش داره میاره .....

عجیب بود که یهو زده به سرش برای فروش اون زمین ....قطعا کسی زیر گوشش حرفایی زده...

با اینحال ما گفتیم ارزش خواهری ما بیشتر از ایناست باشه ببر بفروش اما من بهش گفتم به این فکر کن امسال اینو فروختی دادی روی پول پیش خونه(واقعا کدوم ادم عاقلی چنین کاری میکنه؟؟؟؟...اینو تو دلم گفتما) سال بعد چی دوسال بعد چی تا کی میخوای ملک پدری و ارثتو بفروشی بدی پول پیش خونه ؟؟؟؟ همینطور با تعجب بهم نگا کرد و ساکت شد گفتم خب بگو دیگه ؟؟؟ و هیچ جوابی نداشت....

پ.ن:

رفتارش واقعا عجیب بود انگار نه انگار این همون خواهر ما هست!!!! 

آیا تامین پول پیش خونه با مرد هست یا زن؟؟؟؟؟؟ اونم وقتی مرد گفته تو پول ارثتو بده مغازه تامین خونه و سقف بالاسر با من .....

آیا انسان دارای عقل در موارد غیر واجب اون همه زمین را میفروشه برای ۴۰۰ ۵۰۰ میلیون پول؟؟؟؟؟؟؟؟ اونم با اون قیمت خنده دار 

فرض کنید قیمت اصلی زمین که سر حوصله بفروشیش ۳ میلیارد به بالا هست و خواهرم با نصف این قیمت به ما میگه بفروشیم !!!!!!!!! اصلا شاخ در اوردیم ....

در حالیکه سر صبر و حوصله با قیمت خیلی مناسبی میتونیم بفروشیم .....

خواهرم حتی اگر سهمشو هم با همون قیمت عجیبی  که خودش میگه هم سریع بفروشه ماشینشون را هم بفروشه تمام طلاهاشم بفروشه بازم نمیتونه جای مناسبی حتی ۱۰۰ متر اپارتمان بخره ضمن اینکه همسرش ابدا حاضر نیست اپارتمان بخره یا اون پول را دوباره میده زمین یا مغازه حتی پول پیش خونه هم نمیده (چون شوهرش عقل داره خودش ظاهرا از دست داده) 

پس بازم برای خواهرم فرقی نداره بازم اجاره نشین میشه شوهرش ابدا اجازه نمیده محل کارش از خونه اش دور باشه پس اصلا نمیاد محله دیگه بخره یا اجاره کنه (یعنی با همین پول پیش الانشون و همین اجاره ای که میدن کم و زیاد بازم همین جایی که هستن همین محله خونه اجاره میگیره ) 

فقط تفاوتش این میشه الان سهم ارث خواهرم مال خودشه اما با فروش ماشین و طلا دیگه مال خودش نیست ....ضمن اینکه همسرش هم زمین ارث پدری داره اگر برای خونه بخوان اونم میتونه زمین خودشو بفروشه و باهاش خونه بخره یا پول پیش خونه بده ولی اونم با خواهر برادراش شریکه چون اونم ارثی هست .....

ضمن اینکه تامین این چیزا با مرد هست نه زن ....

با اینحال ما موافقت کردیم با فروش ولی نه با اون قیمت خواهرم 

......

من الان به خودم میگم بزاریم بفروشه با همون قیمتی که خودش میگه و  به اون چیزی که میخواد بده ما هم سهممون را برداریم فقط اون ناراحت نباشه ما نه اون زمین و نه هیچ چیز دیگه ای را با خودمون نمیبریم اون دنیا حالا درسته ما ضرر میکنیم ولی چه عیب داره اون ناراحت نباشه ....این فکریه که همش تو سرم هست ...

نمیدونم ......واقعا نمیدونم 

ولی در حال حاضر واقعا برام مهم نیست بفروشه و خیال خودشو راحت کنه ببینم دیگه بعد چیکار میخواد بکنه 

....

مهم : 

صدالبته که ما سر این چیزا نه به هم بی احترامی میکنیم و نه قهر میکنیم فقط چون ما گفتیم مخالف فروش با این قیمتیم ناراحت شد ....و من راضی به ثانیه ای ناراحتیش نیستم 

و در اخر 

دلم میگه به ضرر مالی راضی باشیم ولی به ناراحتی خواهر نه 

عقلم میگه بزاریم مدتی ناراحت باشه صبور باشیم و تحمل کنیم خودش بعد متوجه میشه که چه اشتباهی داشته میکرده و اونوقت خوشحالیش ارزش این ناراحتیو داره....

نمیدونم به حرف دل گوش بدم یا عقل ؟؟؟؟؟؟؟



نظرات 7 + ارسال نظر
لیلی یکشنبه 10 مرداد 1400 ساعت 16:03 http://Leiligermany.blogsky.com

خواهر داشتن یک نعمت و خواهر خوب یک گنج.امیدوارم تا سال ها روابط خواهرانه فراتر از مادیات و ارث بینتون باشه

همینطوره واقعا خواهرای من که نفس و عمر من هستن حاضرم هیچ چیز نداشته باشم اما اونا رو داشته باشم راضی به ثانیه ای ناراحتیشون نیستم خیلی دوستشون دارم همیشه باعث دلگرمی و پشتیبان من هستن با اینکه همشون از من کوچکترن

تیلوتیلو چهارشنبه 23 تیر 1400 ساعت 09:23 https://meslehichkass.blogsky.com/


به عقلت گوش بده
گاهی عاقلانه تصمیم گرفتن به نفع همه است
حتی خود خواهرجان


امیدوارم متوجه بشه که ما از روی بدجنسی بهش نگفتیم نفروش هر چند هر وقت بخواد میتونه سهم خودشو به هر قیمتی میخواد بفروشه ولی فقط سهم خودشو

یه دوست شنبه 19 تیر 1400 ساعت 16:10

سلام
تو این روزگار گرونی جبران ضرر مالی خیلی مشکل
و تقریبا غیر ممکن هست ای کاش خواهران دیگه سهم ایشون رو میخریدن امیدوارم در نهایت آنچه خیرو صلاحتون هست اتفاق بیفته
یعنی خرید یه آپارتمان ۱۰۰متری اینقدرررر سخته!!؟؟
من فکر میکردم تهرانه که قیمتهاش نجومیه!!!

امکان خرید سهم ایشون را نداریم از لحاظ مالی
بله خیلی گرونه
نه فقط تهران نیست شهرهایی مثل شیراز هم قیمتها هوش از سر ادم میبره

مونا شنبه 19 تیر 1400 ساعت 13:12

سلام
فقط خواستم بگم چقدر مهربونی شما
با خاله های خودم که مقایسه ت میکنم میبینم زمین تا آسمون با اونا فرق داری
نمیخوام بحث رو باز کنم اگه بخوام بگم خیلی میشه
اونا سر ارث و میراث رفتار و افکارشون چی بود و شما چی
فقط خواستم بگم خوشحالم که میبینم هنوز آدمای مثل شما و با طرز تفکر شما وجود دارن
خدا بهتون برکت و سلامتی و شادی بده

سلام
خودم که اینطور فکر نمیکنم بنظرم بدجنسی کردم اما واقعا قصدم بدجنسی نیست من نمیخوام نه ضرر کنه و نه ناراحت باشه با اینحال اونم حقی داره و سهمی و شاید بخواد حتی به قیمت ضرر و با قیمت کم الان از سهمش استفاده کنه میتونه اینکار را بکنه ولی به سهم ما هم کاری نداشته باشه
ممنونم متقابلا منم برای شما همین دعا را میکنم

بلاگر جمعه 18 تیر 1400 ساعت 17:00

از این زمینها خیلی ها دارن ، آنقدر ورثه با هم درگیرن که در نهایت میبینی این نسل هم گذشت و اون زمین ها همون زمین موند و به هیچ دردی نخورد !
بفروشید و پولشو تبدیل کنید ، یا برید یه سفر خوب ، چند وقت پیش یکی از ورثه توی خارج فوت کرد ، الان مشکل این هست که یه دختر آنجا داره که اصلا فارسی بلد نیست و کل زمینها معطل اون مونده ، راهش افراز هست ، بهش پیشنهاد بدید اینکارو بکنه ، دادگاه سهم اونو مشخص میکنه و بهش میده و باقی زمین هم سر جاش میمونه و اتفاقا چون با همون افراز سند داده میشه برای بقیه وراث نکته بسیار خوبیه و بی دردسر زمین ها تفکیک میشه ، بهش بگید بره دادگاه دادخواستِ افراز بده.

سهمش از زمین ها کاملا مشخصه اتفاقا ما هم همین پیشنهاد رو دادیم که بیا سهم خودتو جدا کن بفروش اما اون مشتری که اون اورده به سهم خواهرم راضی نیست و کل اون ۲هزار متر را میخواد اونم نصف قیمت واقعیش به زمین های دیگه هم راضی نیست فقط میگه همین زمین
ما هم قصد فروش داریم اما نه برای سفر رفتن و اینا بهر حال اینا سرمایه هستن و بدرد بخور اگر درست و بجا خرید فروش بشه میشه از سودش هم مسافرت رفت هم کارای دیگه کرد ما اونا رو میفروشیم اما نه به هر قیمتی طرف فکر کرده که چون وراث خانم هستن از هیچی خبر ندارن ...ضمن اینکه ما با هم درگیر نیستیم بهش گفتیم بفروش به قیمت بهتر نه این قیمت اونجاییکه این زمین هست بسیار جای مناسبیه عجله ای هم نداریم فعلا ....

ربولی حسن کور جمعه 18 تیر 1400 ساعت 16:42 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
به نظر من مهم ترین چیز در زندگی اینه که آدم یه سقف بالای سر خودش داشته باشه
نمیگم خواهرتون اشتباه میکنه. حتما سبک زندگی ایشون با من متفاوته
اما واقعا حیفه که اون زمینو از دست بدین
حیف که پول ندارم

سلام
ما هم با شما کاملا هم‌نظریم برای همین همون وقت هم پول تقد خوبی داشت بهش گفتیم اپارتمان بخر اما شوهرش نزاشت و گفت مغازه بخریم خودم خونه اجاره میکنم الان هم وظیفه شوهرش هست براش فراهم کنه
خیلی حیفه که از دست بدیم ایکاش قبول میکرد از زمین های شراکتی بفروشه یا زمین کوچکتر و کمتر
حیف که خودمم پول ندارم وگرنه قطعا سهمشو میخریدم

غزل سپید جمعه 18 تیر 1400 ساعت 15:36 https://iliata67.blogsky.com/

سلام...
چقدر حرص خوردم. من یک آدم غریبه.
واقعا که آفرین به متانت شما .
کاش خواهر تصمیم بهتری بگیرند. حیفه. اما به قول شما خواهری مهمتره...اما خب تصمیم عاقلانه تر به نفع همه ی خانواده هست

سلام
واقعا ایکاش خواهرم متوجه بشه که واقعا داره ضرر میکنه و ضرر میزنه ...امیدوارم هممون بتونیم راه درست رو انتخاب کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد