امروز توی ازمایشگاه یکی از همکاران که قبلا تشخیص طبی بود یه چیزی تعریف کرد یعنی در واقع حرف از دزدی و اینا شد و خفت گیری میگفتش یه کیس داشتن که اقای جوونی بوده و پرستار یه سالمند و هفته ای یکبار برامون نمونه یورین و استول میاورد برای ازمایش اون سالمنده منتها چون بسیااار وسواسی بوده نمونه ها رو توی چندتا نایلون مشکی میپیچیده و حسابی میبسته با بند یه روز صبح که داشته میومده ازمایشگاه یه موتوری از روی صندلی جلو ماشین اقاهه نمونه رو میدزده به حساب اینکه پولی طلایی چیزی هست که اینطوری پیچیده شده ....دیگه بعدش نمیدونم موقع رونمایی از جنس دزیده شده چی شده
.....
روز ۵ شنبه سه عدد کیک پختم برای روز پدر یکی برای خودمون که ببریم باغ خانوادگی با همه عموها و اینا و دوتای دیگه برای مشتری ....
.....
معاونت فرهنگی دانشگاه از پسرم برای کار عکاسی و فیلمبرداری دعوت کرده اونم نمونه کار فرستاده باشد که مقبول بیفتد
....
اخر سال همیشه سر ما شلوغه انگار اخر سال یادشون میاد بچه هاشون به دنیا بیارن خب بزارید اونور سال که نمره جدید میشه که ....
میگم وقتی به یکی شانس رو می کنه مثل اون آقا پنیریه میشه بیست تومن پنیر خریده بوده دزده سی تومن هم اضافه بهش میده دمش گرم چه حالی کرده و چه گندی زده دزده کیف کردم خداییش حلال حلاله چون دزده با دست خودش بهش داده نوش جونش
آقا پنیریه
بینوا دزد که نمیدونسته اون پنیره و شاید هم ۵۰ ایش از این قلابی ها بوده
سلاااام وهزاران درود
راستش من که دلم خنک شد کیف کردم برای دزدها اصلا دلم نمی سوزه حالا فرض کن توی کیسه پول بود چقدر آدم دلش می سوخت
من چند بار صابون این دزدا ی پدرسوخته به تنم خورده و حسابی نقره داغ شدم
داغ دلم تازه شد ببخشید
خواهش میکنم حالا چرا ببخشم دیگه
اصلا این دزد واقعا بیچاره بوده
ولی من خیلی دلم به حال شانس بد اون دزد بدبخت سوخت!
قشنگ می تونم قیافه ی عصبانی پس از باز کردن بسته ش رو تصور کنم... طفلی... آخی...اوخی...
واقعا دزد مفلوکی بوده
سلام
یعنی از گلوی دزده پایین میره؟
سلام
خیلی خیلی خندیدم از دستت
عالی بود دخترجان
همه موارد
حالا این بچه های نمره اسفند 99 دیگه خیلی گناه دارنا....
ببین اسفند یه طرف ۱۳۰۰ شدن یه طرف بینوا اونکه ۲۸ تا ۳۰ ام اسفند دنیا میاد
سلام
آخی دلم سوخت..دزدم اینقدررررر بدشانس
سلام
دزد با این اوصاف فقط یه پسوند هست که بهش میاد :
دزد مفلوک
مقبول میفتد خیلیم دلشون بخواد
نمره جدید اخه
اره واقعا
امیدوارم
اره بابا یعنی چی تو اسفند هی بچه دنیا میارن
داستان واقعی: یه بار هم یکی میره پنیر میخره ، بعد میره بانک قسطشو بده، قالب پنیر را 20 تومن خریده بوده ، دم در بانک یکی یه 50 تومنی میده میگه اینو میتونی خرد کنی؟ اونم میگه باشه ، یارو چنگ میزنه کیسه پنیر را میدزده و فرار میکنه و سوار موتر رفیقش میشه و میره ، اینم وایستاده بود و میخندید و نگاهشون میکرد !
دیگه بعضی از دزدا واقعا شاه دزدن
حالا بازم پنیر .....اخه نمونه ازمایشگاه اونم اون نمونه