متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۱۹۰

گــاهـی برای خنده دلم تنگ میشود
گــاهـی دلم تراشه ای از سنگ میشود…
گــاهـی تمام این آبی آسمان ما
یــکباره تیره گشته و بی رنگ میشود…
گــاهـی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هــرچه زندگیست دلت سیر میشود…


گــاهـی گمان نمی کنی ولی خوب میشود
گــاهـی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود…

نظرات 6 + ارسال نظر
پیشاگ یکشنبه 19 بهمن 1399 ساعت 10:59

سارای قشنگم چرا کم پیدایی . بعد چن روز وقت کردم بیام دیدم پستی نذاشتی
حالت خوبه عزیزم ؟

پیشاگ جونم ممنونم ازت
خوبم دوستم
یه خورده سرم شلوغه وقت نمیشه چیزی بنویسم

... چهارشنبه 15 بهمن 1399 ساعت 15:08

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

بلاگر سه‌شنبه 14 بهمن 1399 ساعت 14:09

بسیار زیبا بود ، با اجرای بلاگر روی وبلاگ گذاشتم !
سپاس

زیبایی در نگاه شماست

پیشاگ سه‌شنبه 14 بهمن 1399 ساعت 12:20

ما روز مادر کیک میخوایماااااااا
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود حالم ازش بهم میخوره


عزیزمییی پیشاگ قشنگم

تیلوتیلو سه‌شنبه 14 بهمن 1399 ساعت 11:51 https://meslehichkass.blogsky.com/


گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
اینهمه روز نیومدی
منتظر بودم یه پست هیجان انگیز پر از کیک و خوردنی بیاری برامون
این روزهای نزدیک روز مادر باید هوارتا کیک درست کرده باشی

تیلوی قشنگم
کیک که درست کردم اما همون عکسا که به خودت نشون دادم جدید چیزی درست نکردم

حمیدحوائجی دوشنبه 13 بهمن 1399 ساعت 14:02 http://Havaeji.blogsky.com

چه قشنگ بود این شعر!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد