امروز ۵ شنبه هست و من تعطیلم اما به طرز بسیار عجیبی بجای اینکه فول انرژی باشم کاملا بی انرژی هستم تا همین ساعت نه تخت خواب مرتب شده نه فکری برای ناهار کردم نه لباسایی که دیروز شسته شدن اتو و مرتب شدن نه خرید برای خونه انجام دادم فقط یه لیوان چای زنجبیل خوردم شاید کمی سرحال بیام ....از همش بدتر اینکه هنوزم دوست دارم بخوابم ولی خوابم نمیبره وقتی فکر کارهامو میکنم ...چقدر هم از دیروزباد میوزه سررررد ....
از همش بدتر سوال همیشگی هست ناهار چی بپزم ؟
شایدم سفارش دادم از بیرون اوردن شاید هم خودم پختم
یه موزیک شاد بزارم و یه کمی هم صداشو بلند کنم (همسایه هامون نیستن و رفتن شهرشون) شاید انرژیم برگرده
منننننن خسته ام خواببببم میاااد چرا روز تعطیل هم نمیشه خوابید اصلا اگر هیچکدوم از اینکار ها انجام نشه چه اتفاقی قراره بیوفته ؟؟؟؟
چقدر همه چیز تکراریه کاش میشد خونه رو بفروشیم بریم یه خونه جدید یه محله جدید با ادمای جدید کاش میشد ...
چقدر غر میزنی سارا بجای غر زدن پاشو کارتو کن ..
یه کم حافظ بخونم یه کم فاضل نظری بخونم از اون عاشقانه هاش با اون کلمات روح نوازش حتما انرژیم بر میگرده
بهتره به جای این غر زدنا بلند شم و تمام انرژیم را جمع کنم و روز خوبی بسازم با یه لبخند پهن ...
پیش پیش سارا لالا سارا پیش پیش پیش پیش پیش
چیزی برای غر زدن نداشتید دیگه؟؟؟
امروز نمیدونم چرا کم انرژیم ، چرا اینجور شدم چرا اونجور شدم و این حرفا همش بهانهۀ شیرازیهاست برای خوابیدن !
خب میخوایید برید بخوابید و دراز بکشید و نشون بدید یه شیرازی اصیل هستید ، چرا موضوع را به اینترنت و وبلاگ و سازمان ملل میکشی ؟ (لبخند)
چرا بخوام غر بزنم چیز که فراوان هست




تازه میخواستم به اصحاب رسانه هم بگم بیان
قشنگ درکت می کنم. این بلاها رو منم چشیدم...
با جابجایی خونه خیلی خیلی موافقم... یهویی جانی تازه وارد روح و جسم آدم میشه
اخ گفتیدا اینک اگه امکانش بود همین فردا خونه رو عوض میکردم
گفتم به خواب روم تاتورابه خواب ببینم
کجاست خواب؟ مگرخواب را به خواب ببینم
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زدهام فالی و فریاد رسی میآید