متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۱۰۲

این روزا به شدت عصبیم

همین الان نزدیک بود با رضا دعوام بشه بخاطر پیامک هایی  که داده بود خیلییییی خودمو کنترل کردم و فقط مینوشتم باشه.. چشم ..ممنونم ..

خب اقای محترم شما اگه دلت میسوزه اگر حرفی داری اگر راهنمایی داری تشریف بیارید (نه خونه نیای ها خواستی بیای هم بگو من برم از خونه ) یه دوتا برنامه بزار بیرون  ببینش براش توضیح بده به من چکار داری اخه؟؟؟؟؟؟ حتما بعدشم میخوای بگی بخاطر تاثیر حرف تو اینجوری بود و فلان و بهمان ...

......

خدایا خیلی بیشتر از همیشه به کمکت احتیاج دارم

.....

پ.ن:

۱:مشورت نه اجبار

۲:ایا عکاسی اینده دارد؟

۳:حالا اون بیچاره چندین رشته انتخاب کرده برای شما فرستاده شما فقط چشمت همون یکدونه عکاسی اخری رو دیده بحث میکنی با من ؟؟

۴:انتخاب رشته بدون ازمون

۵:حالا بره یا نره؟ ارزش داره یا نداره؟ اینده داره؟

۶: خدایا بیشتر از همیشه کمکش کن


نظرات 6 + ارسال نظر
میترا چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 19:25

اگه صلاح دونستید شماره رو میفرستم براتون

از لطفتون ممنونم بهتون اطلاع میدم

میترا چهارشنبه 8 مرداد 1399 ساعت 19:18

سلام عزیزم
خوبید مهربانو
از خواننده های قدیمی هستم اگه یادتون باشه گفته بودم مشاورم.اگه دوست داشتین میتونم تلفنی در خدمتتون باشم و دررحد توانم راهنمایی کنم.

سلام دوست خوبم
ممنونم از شما ..شما بسیار مهربان هستید از لطف و محبتتون بی نهایت سپاسگزارم
چشم اگر مشاوره خواستم حتما بهتون میگم
یک دنیا ممنونم

بلاگر شنبه 4 مرداد 1399 ساعت 20:22

توی یه سنی جوانها فکر میکنن پدر و مادرشون دوستشون نیستند و با غرض پیشنهادی بهشون میکنن !
حق هم دارن ، چون منهم تو سن اونا اینجور فکر میکردم ، دوست داشتی بگو با من تماس بگیره ، تو انتخاب رشته کمکش کنم .
از دید من بیشتر باید به بازار کار فکر کنه ، اینجا هم منطق باید با احساس در تعادل قرار بگیره !

میدونید بلاگر مشکل پسرم نیست مساله پدرش هست اون فرم انتخاب رشته رو برای پدرش فرستاد اخرین انتخابش عکاسی هست پدرشم با من بحث میکرد که عکاسی فلان و چنان و رشته با پرستیژ انتخاب کنه و ای حرفا منم حوصله بحث نداشتم باهاش فقط مینوشتم باشه چشم و اینا ...حرفم اینه منکه نمیخوام انتخاب رشته کنم اگرم نگران تاثیر من روی انتخاب رشته پسرش هست خوب با خودش حرف بزنه نه من ..

پیشاگ شنبه 4 مرداد 1399 ساعت 15:38

معمولا برای کسی که بیرون ماجرایی باشه یکم قضاوت راحتره
یحتمل رضا هم فک کرده شما از سر خوشی اینطور تصمیمایی گرفتین
به نظرم مشورت خیلی بهتره کما اینکه میشه خیلی نرم نظر خودتونم به پسرتون بگید
من پسر عموم یه عکاسه خیلیی معروفه یه چشمش نابیناعه
درآمدشم خوبه منتهی باید خیلیییی علاقه مند باشی خیلی

میدونی پیشاگ رضا خیلی راحت وقتی نتیجه کار بد بشه میگه من که همه کار کردم هر وقت پول خواستید دادم ..من حرفم اینه اگر قصدش مشورت دادن و راهنمایی پسرم هست باهاش صحبت کنه ببیندش و باهاش حرف بزنه راهنمایی اش کنه ببره دوتا ادم ببینه چند تا شرایط شغلی ببینه ...نه اینکه فقط پول بده و فکر کنه ته حمایت رو کرده ..ازش ناراحت شدم چون حق به جانب حرف میزد در حالیکه من میتونستم در این مورد اصلا ازش مشورتم نخوام ..اون همه چیز رو فقط پول میبینه فقططط ..
......
پسر بیچاره ام حتی به ازمون هنر فکر هم نکرد خودش میگه هنر رو کنار شغل و تحصیل عادی هم میشه ادامه داد ولی از بین اون همه رشته ای که انتخاب کرد یک دونه اخری را عکاسی گفت بزنم اونم رضا حسابی از خجالت من دراومد که این رشته اینده نداره و بهش استرس نده و ...
منم اصلا حوصله حرف و بحث نداشتم اونم کله صبح

خانمـــی شنبه 4 مرداد 1399 ساعت 13:18 http://harfhaye-dele-khanomi.mihanblog.com/

منم راستش متعجبم بیشتر ... کاش میگفتی لطفا با خودش صحبت کن

والا ..

فاضله شنبه 4 مرداد 1399 ساعت 10:06 http://1000-va2harf.blogsky.com

آدم بایدپای انتخابش وایسه هرچی که هست

خب اینکه درست
ولی انتخاب چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد