دیروز از سر همون بیحوصلگی قصد کردم کیک بپزم کیک بدی نشد ولی خب کیک پایه بود و بدون روغن ..رژیمی طور ..خیلیم خوب شده بود اصلا هم پفش کم نبود کاکائوشم خیلی اندازه بود اصلا کمرنگ نشده بود ..
اصلا عالی شده بود ..در همین حد خود شیفته
...
پسرمان از مرز ۱۸ عبور کرده و این به معنای خارج شدن بعضی امور از دستمان هست ..او ارام هست بسیاار ارام ولی من هم کج دار مریز رفتار میکنم ..
...
پ .ن:
ایکاش یک سارای شجاع بودم خیلی شجاع
رونوشت به ضدعفونی های کرونایی :
امسال نرفتیم ارم و بهار نارنج های اردیبهشت را جمع نکردیم تا چای های بعد از ظهرمان را خوش عطر تر کنیم
مسیر محل کار تا خانه را از درختهای توت سیاه اویزان نشدیم و انگشتهایمان سیاه نشد و توت نکندیم و نخوردیم
حافظیه نرفتیم
سعدی نرفتیم
عوضش در خانه ماندیم و هی خیالبافی کردیم با اینها
...
مترو هم از دیروز باز شده شاید رفتیم بازار وکیل و سرمان را پر از بوی عطر ادویه های رنگانگ بازار کردیم ..
باورت میشه چن وقت پیش به خودم گفتم عجب این سارا دختر شجاعیه
دختر شجاعی که مادر یه پسره و یه تنه داره یه زندگی رو پیش میبره
خداییییش خیلی جنم میخواد خیلی باغیرتی
آقو من تا حالا شیراز نیومدم کی باید اونجا مارو بطلبه ؟ میشه وساطتت کنی ؟
پیشاگ من و اینهمه تعریف
مرسی عزیز دلم
وی والو چرو تا حالو نیمدی شیراز عامو پوشو بیو از تهران تا شیراز که راهی نیس هتل متلم نمیخواد برید بیو همینجو کنج دل خودوم همه جو ببرمت ارم حافظیه سعدی ببرمت بستنی بدمت بریم حوض ماهی سکه بندازیم تو حوض حافظیه فال بیگیریم از او اقوی سیبیل کلفت دم درو با قناری هزار رنگش ..بازم بگم یا میوی
چقدر دلم خواست
بازار وکیل و اون بوی خوشش
چقدر بهار که میشد برنامه میزاشتیم برای دورهمی ...
پسرجان دلش به حضور و مهربانی شما آرام است... همینطوری دوست بمان برایش
بازار وکیل و ادویه های رنگارنگش سرای مشیر راسته فرش فروشا عالیه بی نظیره ..
اره واقعا
عزیزمی تیلو جانم