متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

متولد ۱۵ آذر 59

اینجا یک زن مینویسد

۶۳

گاهی حرف هایی هست که دوست دارم بزنم به یه ادم نزدیک یه حرفای خاص از هر چیزی قشنگ حرف ها توی دهنم هستن روی زبونم هستن اما کسی نیست ..هیچکس جز خودم نیست ..خودمم که تکراریم و حوصله خودمو ندارم .بنابراین این حرف ها رو به هیچکس نمیزنم  میمونن و میمونن تاااا.. نمیدونم کجا میرن چی میشن ..فقط دیگه توی دهنم روی زبونم نیستن ..انگار میرن پشت چشم هام من گاهی اونجا احساسشون میکنم ..

نظرات 7 + ارسال نظر
ConopuS پنج‌شنبه 2 مرداد 1399 ساعت 21:25 http://San-arm.blogsky.com

عاخ عاخ
پشت چشم پر حرفه
کاش ب موقع بیاد پایین

سلام
تازه یافتمت ، نمیدونم از کجا
از اول دارم میخونم
امروز رسیدم ب اینجا و حرفای پشت چشم ...

سلام
خوش اومدید

تیلوتیلو دوشنبه 29 اردیبهشت 1399 ساعت 11:48 https://meslehichkass.blogsky.com/

امروز از دستت حسابی خندیدم
چقدر خوبه که دوستای خوبی مثل شما دارم

چقدر خوب که خندیدی و چقدر خوب که خندیدم
فک کنم اشتباه لپی که میگن همون بودا
عزیزدلمی

بلاگر دوشنبه 29 اردیبهشت 1399 ساعت 11:41

میتونم یه چیزایی از سارا بگم ، چون ما داریم فکر و عقایدمون را مینویسیم ، یه جورایی شاید از افراد نزدیکمون هم همدیگرو بهتر بشناسیم ، شاید اینجور که تو وبلاگا مینویسیم مثلا هیچوقت با برادر و خواهرمون حرف نزنیم ، سارا شخصیت محکمی داره ، البته بعضی وقتا باعث میشه ظاهرا از زنانگیش دور بشه ، ولی توی دلش همون لطافت و نازکی یه زن را داره ، شاید زندگی مجبورش کرده ظاهرش را محکم نشون بده، توصیه میکنم حرفاتو توی دلت نگه ندار ، اینجا بنویس ، اینجوری روان میشه ، فکر از دید من یه سیاله ، نباید راکد نگهش داشت.

ممنونم ازت بلاگر اره من همینی هستم که میگی ..دوست دارم ازشون بنویسم اما نمیشه نمیتونم و نمیدونم چرا ..شاید نگرانی از برچسب خوردن و حتی سو تعبیر از حرفام از دلایلش باشه

تیلوتیلو شنبه 27 اردیبهشت 1399 ساعت 13:19 https://meslehichkass.blogsky.com/

چه قابل لمسن این حرفایی که میرن پشت چشما

حرفای ساده ای که ساده نمیشه ازشون گذشت

پیشاگ شنبه 27 اردیبهشت 1399 ساعت 10:55 http://bojboji.blogfa.com

چه تعبیر جالبی
میرن پشت چشمام
منم دوستی ندارم باهاش درد ودل کنم ولی خودم از اون مدل دوستام که به زنگ میزنن و باهام درد و دل میکنن گاهی وقتام یه راهنمایی میکنم و دوستم به شدت معتقده وقتی باهام حرف میزنه اروم میشه
ولی خودم همچین دوستی ندارم
جز جان شیرین که خوب یه سری چیزا از دید مردانه اون اصلا مهم نیس

شما که عزیز دل هستی پیشاگ جانم

ویرگول جمعه 26 اردیبهشت 1399 ساعت 21:37 http://Haroz.mihanblog.com

ممنون از اعتمادت خانومی

ویرگول جمعه 26 اردیبهشت 1399 ساعت 00:47 http://Haroz.mihanblog.com

و بعد اشک می شن و می بارن
همین که هنوز می رن پشت چشمات خوبه
وای به اون روز که فقط برن تو گلوی و بشن بغض و نبارن

اشک ...گاهی اشک میشن اما سراریز نمیشن
اره شاید برای همینه که گاهی چشمها با ادم حرف میزنن
امان از دنیا و رنج هاش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد